چهار راز افراد موفق

4 راز افراد موفق

همه داشتن راز را دوست دارند ، در واقع هر چه آبدار تر باشد بهتر است ، چرا ؟ چون همه ی ما دوست داریم که محرم راز باشیم ، چون همه ی ما احساس در انحصار داشتن چیزی را دوست داریم ، دانستن چیزی که فقط متعلق به ما است و نه هیچ کس دیگر .

اما در کسب و کار ، راز ها اهمیت بیشتری دارند ، ما دوست داریم که دست بالاتر را داشته باشیم و از دیگران برتر باشیم ، پس هنگامی که شخصی مثل دکتر ایوان میسنر ، بنیان گذار و رئیس BNI ، بزرگترین سازمان شبکه های تجاری جهان که دارای 5،4 میلیون مراجع و و بیش از 6.5 میلیارد دلار درآمد دارد ، از شما میپرسد که : ” آیا میخواهید راز موفقیت را بدانید ؟ ” قطعا پاسخ شما بله است !

اما راز چیست ؟ خب ، فقط یک راز وجود ندارد ، اما به این موضوع توجه کنید : موفقیت ، استفاده ی غیر رایج از دانشی است که بین همه مشترک است ، به عبارت دیگر، هنگامی که صحبت از موفقیت میشود ، مهم نیست که حتما چیز جدیدی را یاد بگیرید ، بلکه باید آن چه را که میدانید را تمرین کنید تا به آن مسلط تر شوید .

اکنون میخواهم به چهار راز نه چندان محرمانه از افراد موفق اشاره کنم :

1. آن ها نسبت به اهداف خود ، چشم انداز روشنی دارند

با توجه به گفته های وارن بنیس در کتاب ” تبدیل شدن به یک رهبر ” ، رهبری یعنی توانایی تبدیل خیالات و تصاویر ذهنی به واقعیت ، این بدین معنا است که موفقیت با پاسخ به یک سوال اساسی شروع میشود :

من واقعا چه چیزی میخواهم ؟

پاسخی که به این سوال میدهید میتواند پاسخ های متفاوتی باشد مثل : بیان ماموریت ، ارزش های مهمتان ، نشانی از هویت شما و یا فقط اهدافتان ، هیچ اهمیتی ندارد که آن را به چه صورتی در نظر بگیرید ، یک گل رز را با هر اسمی صدا بزنید ، همچنان خوش بو است .

به این صورت بنیس این ایده را واضح تر توضیح میدهد : یک رهبر از آن چه که میخواهد انجام بدهد یک تصویر روشن دارد ، چه این هدف شخصی باشد و چه حرفه ای باشد ، همچنین قدرت پافشاری در مقابله با شکست ها را نیز دارد .

کلمه ی کلیدی وضوح و روشنایی است و این بدین معنا است که باید آن را روی کاغذ بیاورید .

در واقع دو عامل از نظر آماری مهم هستند که باعث میشود افراد ثروتمند را از سایر افراد جدا کند و آن این است که 81%  از آنان لیستی دارند که کارهایی را که باید انجام بدهند در آن مینویسند و 80% از آن ها همواره روی انجام یک هدف خاص تمرکز میکنند .

2. آن ها صادق هستند

افراد موفق واقعیت را میگویند ، شاید به نظرتان آنقدر واضح باشد که بگویید اصلا نیاز به گفتن این مورد نیست ، اما در شرایطی که همه چیز عالی پیش میرود ، خوب عمل میکنید و برنده بودن شما تداوم دارد ، درست در همین شرایط است که صداقت کمیاب میشود .

با توجه به تحقیقی از رابرت سایلدینی ، در 50 راه شناخته شده علمی برای متقاعد کردن ، هنگامی که شرکت ها سالیانه شکست ها را گزارش میکنند ، آن هایی که به عوامل داخلی و قابل کنترل در شکست ها اشاره میکنند ، یک سال بعد قیمت سهام بالاتری داشتند نسبت به شرکت هایی که عوامل بیرونی و غیر قابل کنترل را دلیل شکست های خود میدانستند .

به عبارت دیگر ، هنگامی که مسئولیت شکست های خود را بر عهده میگیریم و زمانی که اشتباه میکنیم ، آن را میپذیریم ، نه تنها هوشمندانه است بلکه از نظر مالی نیز پیشرفت خواهیم کرد .

طبق مطالعه ای دیگر که توسط هیئت اجرایی شرکت ها انجام شده است ، فهمیدند که شرکت هایی که در زمینه ارتباطات باز رتبه ی بالایی بدست آورده اند و بازخورد صادقانه ای را در میان کارکنان خود میگرفتند ، کل بازده 10 ساله سهامداران که 270 درصد از سایر شرکت ها بیشتر بود را دریافت میکردند .

و چیزی که برای شرکت ها حقیقت است به همان اندازه نیز برای ما حقیقت دارد ، همانطور که وارن بنیس در کتابش نوشت : رهبر ها به خودشان دروغ نمیگویند ، مخصوصا درباره ی خودشان ، شما مواد اولیه خودتان هستید!.

3. آن ها قدردانی را به دیگران نشان میدهند

بدون قدردانی ، شما چیز های خوب زندگی را نادیده میگیرید و برای بودنشان تشکر نمیکنید و بدین ترتیب نگرش شما به سمت نتایج منفی منحرف میشود . اگر اکنون برای چیز هایی که دارید سپاسگذار نباشید ، ممکن است برای چیز های خوبی که میخواهید بدست آورید انگیزه کمتری داشته باشید .

ما گرایش داریم که قدردانی را به عنوان یک احساس خودبخودی در نظر بگیریم ، چیزی که فقط در لحظات پیروزی با موفقیت اتفاق می افتد ، در واقع قدردانی چیزی است که ما میتوانیم آن را توسعه و گسترش دهیم و درست مانند همه ی اسرار نه چندان مخفی در این لیست ، چیزی است که ما آن را انتخاب میکنیم ، چیزی که ما با چشمان باز و با خودمختاری تصمیم میگیریم که آن را تجربه کنیم .

و اما چطور این کار را انجام بدهیم ؟ بگردید دنبال چیز های خوبی که در زندگی باید قدردان آن باشید و سپس به سادگی بگویید ” متشکرم ” .

وقتی که دنبال دلیلی بگردیم تا قدردان باشیم و این تمرکز را عمدا انجام میدهیم ، قطعا دلایل را پیدا خواهیم کرد ، از همه مهم تر اینکه وقتی به این دلایل توجه میکنیم ، قدردانی نه تنها از طریق خودمان بلکه از طریق روابط و تشکیلات نیز گسترش پیدا میکند .

4. آن ها سازگار هستند

موفقیت این نیست که از شکست ها دوری کنید بلکه این است که از آن ها درس بگیرید ، یک نقل قول مشهور از توماس ادیسون در مورد اختراع لامپ هست که میگوید : من شکست نخوردم ، تنها 10000 راه را پیدا کردم که کار نمیکرد .

نکته ی اساسی این است که باید ” یادگیری ارزشمند ” را توسعه بدهیم ، اریک رایز میگوید : یادگیری ارزشمند یک داستان خوب طراحی شده برای شکست ها نیست ، این پادزهر اصلی برای مشکل کشنده رسیدن به شکست است .

برای رایز ، این پادزهر از طریق یک توانایی بدست می آید : توانایی انطباق یافتن .

تفاوت های بین داستان های موفقیت و شکست این است که افراد موفق آینده نگری دارند ، یعنی توانایی و ابزاری برای کشف قسمت هایی از نقشه هایشان که عالی و درخشان است و قسمت هایی که دارای اشتباه است و در نتیجه استراتژی هایشان را مطابق با همین نقاط قوت و نقاط ضعف قرار میدهند .

معنای تمام مطلب این است که افراد موفق به جای قایم شدن از شکست ها سعی میکنند تا شکست ها را پیش بینی و آن را با زندگی خود ادغام کنند به شکلی که از یک ” پایان ” به یک ” معنا ” تبدیل شود .

ما همه یک راز خوب را دوست داریم ، اما حقیقت این است که ، وقتی به موفقیت تبدیل شود ، دیگر رازی وجود نخواهد داشت پس یک شروع کوچک داشته باش اما همین امروز شروع کن ، یکی از این 4 راز را انتخاب کنید و آن را به کار بگیرید .

نام صرافی

تخفیف کارمزد

IP خارج از ایران

لینک ثبت نام

دارد

نیاز ندارد